بــــــوسه های من...
مگذار کس بخندد به من، بـه وقـت رهایی از بند نگاهت!
بــگـذار بــار دیــــگر ببــوسمت بـــا چشمانی همــیشه تشنه تــــو!
چشمانم عطشان تو اند و سیرابند تنها با نگاه گرم و آشنای تو!
تنهایی هایم رابدون تو دوست تر دارم از با تو بودن هایم!!
زیــــرا که تـــرس نبودنت در لـــحظه ی بــــــــــودنت
تلخ تر از تلخی نبودنت است!
نظرات شما عزیزان: